اینجا باید ماهی باشی! با گوش‌های بزرگ...از یک گوش بشنوی از گوشی دیگر در کنی.

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

شخصیت‌ تو چگونه ساخته شد؟



خانه
در دوردست‌ها، ساختمان نوساز زیبایی بر روی تپه‌ای با بهترین منظره‌ی دنیا جاخوش‌کرده بود. آب‌وهوای آنجا جوری‌بود که نه آنقدر باران می‌بارید نه آنقدر برف. نه آنقدر آفتاب شدید می‌تابید نه آنقدر هوا خشک بود. ساکنان ساختما‌ن‌هم در کمال لذت زندگی خود را ادامه ‌می‌دادند. همه به آن‌ها غبطه می‌خوردند...عجب خانه‌ای! عجب منظره‌ای! عجب جایی! چی دیگه میخوای؟
اما چیزی که “همه” نمی‌دونستند این بود  که، ساکنان ساختمان به شدت احساس تنهایی می‌کردند. اما خودشان نمی‌دانستند. آن‌ها می‌دانستند چیزی کم است؛ آنطور که باید نیست! 
تصمیم گرفتند تغییری در ساختار ساختمان بدهند.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
moonly mrSun

زخم کودکانه

اولش که دستم زخم شد، حس بدی داشتم. تمام چیزی که به آن فکر می‌کردم این بود که جایش میماند و دست‌هایم زشت می‌شود. آن لطافت و زیبایی زنانه را از دست می‌دهد. آنقدر زمخت می‌شود که دیگر کسی دلش نمبخواهد آن را در دست بگیرد و بفشارد. همیشه روی دست‌هایم حساس بودم. همیشه به آن کرم می‌زدم و همیشه سعی داشتم تمیز نگه‌شان دارم. چون دست‌ها تنها خروجی‌های فیزیکی جریان احساسات ما با دیگران هستند. وقتی زیبا و پرانرژی باشند، دیگران را تحت تاثیر قرار می‌دهند. اما وای به حال زمانی که زمخت و کثیف و زبر باشند...

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
moonly mrSun