از آغوشی به آغوش دیگر تن میسپارم
تا گاهی اندکی ؛ آرامشم را بیابم
از آسمانی به آسمان دیگر پناه میبرم
تا گاهی اندکی؛ رنگ متفاوتی بیابم
از خیابانی به خیابان دیگر قدم میزنم
تا گاهی اندکی؛ تو را بیابم
از چشمانت به لبانت چشم میدوزم
تا گاهی اندکی؛ قلبم را بیابم
آن گرمای خانمان سوز آغوشهای آسمان ارغوانیام، کوچههای رسیدن به تو را به آتش کشیده است. ملتمسانه، عاجزانه... در سبب لمسات دستانم را دراز میکنم...
کمی آهستهتر ...
ببار آرام...
تا گاهی اندکی؛ احساست کنم.